امام قلب عالم و مظهر ظهور و خلیفه الاعظم و کلام الله الاعظم می باشد و بدون ولایت نه تنها نبوت بلکه توحید نیز ناقص است.اگر نقش پیامبر در انزال کلام و تبدیل کلام به کتاب است.نقش امام تبدیل کتاب به کلام الله می باشد.و نبوت نبوی با ولایت تمام می گردد.و ظهور وحدانیت الهی در وجود امام ظاهر می شود.امام قلب عالم وجود است.و بدون امام هدایت محقق نمی گردد.بدون امامت کلام الهی در کتاب منجمد می گردد و سیالیت کلام الهی منقطع می گردد.ولایت نقش سیلان بخشی در تبین کتاب الله به کلام و جریان بخشی توحید است.بدون درک امامت ،توحید دریافت نمی گردد و وصل با امامت و ظهور حق است که توحید سیران دارد.و به هیچ وجه ،امامت در هیچ عصری منقطع نمی گردد.رابطه نبی با ولی رابطه اتمام و تکمیل است.و اگر نبی نقش واسطه جهت دریافت کتاب الله بوده،ولی و امام ،همان کتاب را مجدد به کلام الله می رساند.تا سیر فیض منقطع نگردد.و اساسا بدون ولایت ،درک توحیدی وجود نخواهد داشت.نقش نبی و امام در راستای توحید است.و دریافت توحید بدون سیر ولایی و نبوی حاصل نمی گردد.و انزال کتاب و ارسال رسل همگی برای رساندن پیام توحید صفاتی و ذاتی حضرت حق بوده که در خلیفه الله الاعظم که همان امام و رسول بوده متظاهر می گردد.امر امامت امر قدسی عرضی نیست که بعدا به موضوع انزال نبی وصل گردد بلکه امر ذاتی غیر فارقی است که تثبیت امر هدایت و رساندن پیام قل هو الله احد بدون آن حاصل نمی گردد.امامت شانی اکتسابی درسی و مکتبی نیست بلکه پیوند وجودی است که امام با نبی و رسول در حیات معنوی دارد.و پیام رسول در اینکه علی مع الحق و الحق مع العلی یدور حیث ما دار ناظر به این امر است.و حقیقت امامت پیوند وجودی است که با حق دارد و مدار امام ،مدار حق و محل ظهور حضرت حق است.بدون درک امامت،و تمسک به وی کتاب الله جز کاغذی سیاه نخواهد بود و بدین خاطر خاتم رسل کتاب را در کنار امام معرفی نمود تا مقصود حاصل گردد و کلام الله منقطع نشود. کتاب زمانی که کتاب الله خواهد بود که کلام الله باشد و کسی می تواند سیر کتاب به کلام الله را برساند که به مسیر آسمانی وی آگاه باشد .همان کلامی که امیر حق و ولی الله اعظم فرمود ،من علی به راههای آسمان از راههای زمین آشناترم. امام در این سیر ،تظاهر خلیفه اللهی دارد و در همان مسیر نبوی،منشا کلام را مجددا احیا و به راهپویان بیان می کند و اگر نبوت بدون ولایت می بود در آن صورت به این معنی می شد که راه آسمان بسته شده و کلام الله ختم بیان گردیده و این امر مخالف توحید صفاتی حضرت حق می باشد و کلام الله به هیچ وقت منقطع نمی شود و بدین خاطر است که گفته می شود نفی امامت،دقیقا نفی توحید است.اساسا قوام دین به امامت است و بدون امامت،دین بازیچه ای بیش نیست.امام دستان و زبان و گوش حضرت حق در بین مخلوقات و جلوه های ربوبی است و مفهوم کلام نبی به اینکه علی گوش و زبان الهی است در این معنی مستتر است.امامت قلب نزول کتاب بر قلب پیامبر مکرم است.و هیچ خشک و تری در مسیر نزول کتاب نیست که نزد امام حاضر نباشد.و هیچ وقت امام غائب نبوده و نیست.و غیبت از طرف کسی است که نتوانسته حضور وجودی و ارتباط وجودی در مسیر هدایت با امام برقرار سازد.و امام حضوری مستمر و دائمی با جریان هستی در رساندن کلام الله به تک تک افرادی که حضور وجودی کسب نمایند دارد.و قطع وجودی و غیبت تنها از طرف کسی است که حضور وجودی نداشته و یا نخواهد که داشته باشد.و می توان به قطع و یقین بیان داشت که امام بزرگترین اسم اعظم الهی است.و هر نعمت به سبب وجود این اسم شریف نازل می گردد.و اطمینان قلب مومنان و تسکین قلوب عارفان با وصل وجودی با امام هست که حاصل می گردد و صد البته مبرهن است که تکرار کلمه الله بدون وصل وجودی هیچ اطمینانی در قلب حاصل نمی کند.تفسیر عینی کلام الله و کتاب ناطق ظاهر همان امام است.برای امام کلام هیچ شان نزولی جز وجود خود ندارد.ولی امام شان نزول هر کتاب و کلامی در عالم وجود است.امام است که هدف ظاهر حق است.امام تنها دریافت کننده کلام نیست بلکه ظاهر کننده کلام نیز هست.قلب امام شان نزول هر نازلی در هستی و رافع هر سیر صعودی جهت بهره مندی در هستی است.بدون امام،عالم غربت اکبر است.و با امام است که عالم مشرق تجلی حق می گردد.جابلقا و جابلسای عالم با امامت امام پیوند وجودی و هستی شناختی دارد.وحدانیت الهی با وجود خلیفه الله الاعظم و امام به خلق می رسد.و کلام حضرت احدیت جلوه گر می گردد.امام سرمنشا خیرات است و غیبت وجودی از او سرمنشا تاریکی.و در آیه الکرسی اخراج از ظلمت بدست احدیت در جلوه امام به طرف نور صورت می گیرد.و نبی بدون رسیدن به امامت محل ظهور نمی گردد.امامت رسول مکرم مسلم است و ولایت او به امامت بعدی مکمل او می باشد.بنایراین برای دریافت توحید و درک وحدانیت جاری و ساری در هستی هیچ راهی جز تمسک به امام نیست و هر کتابی بدون امام نقشه ای بی رهنما و مدرسهای بی معلم و طریقی کور است.امید است همگی در وصل وجودی به امام به توحید الهی نایل گردیم و از زیارت مشرق انوار الهی محروم نباشیم.