سال ۸۵ بود، در سازمان تازه تاسیس فرهنگی هنری شهرداری تبریز در تکاپوی تشکیل خانههای تخصصی فرهنگ و هنر بودیم، فکرم این بود که بدون دخالت دادن اهالی فرهنگ و هنر در تصمیمگیری و اجرا، کار ماندگاری اتفاق نخواهد افتاد و شهر شاهد جریانی فعال و پوینده در این حوزه نخواهد بود.
با این فکر خانههای تخصصی عکاسان، شاعران، داستان نویسان، نجوم، وبلاک نویسان و…آغاز به کار کردند و تاسیس برخی خانههای تخصصی هم با مقاومتهایی مواجه شد و به سرانجام نرسید.
قدم بعدی ایجاد فضای رقابتی در این تشکلها بود، برای همین جشنوارههای مختلف شکل گرفتند که به سبب مشارکت دادن واقعی هنرمندان در طراحی و اجرا، علاوه بر بدیع و متفاوت بودن، با استقبال خیره کنندهای هم روبرو شدند.
یکی از این جشنوارهها، جشنواره شعر خط سوم بود که شاید برای اولین بار به صورت دو زبانه برگزار میشد. خط سوم در اولین گام توانسته بود علاوه بر شاعران داخل کشور، اعتماد شاعرانی را که در کشورهای دیگر به زبان فارسی و ترکی آذربایجانی شعر میسرودند، جلب نماید.
این جشنواره دو دوره برگزار شد اما با اتمام ماموریت اداری من و بازگشتم به تهران، در دوره جدید سازمان، طبق معمول و مرسوم! در خانههایی که با هزار زحمت باز شده بودند، بسته شد و خط سوم هم تعطیل گردید!…متاسفانه این پایان همه اتفاقات فرهنگی در دیار ماست! وقتی مدیران جدید از راه میرسند تنها کاری را که خوب بلدند تعطیلی برنامههای قبلی است، در حالی که تاثیر برنامههای فرهنگی و هنری در استمرار آن است.
خط سوم قریب به یک دهه در ذهن شاعران و علاقمندان شعر به خاطره تبدیل شد تا این که سال گذشته این نام در هییت یک نشست ادبی هفتگی دوباره سربرآورد و هفته ای که گذشت یکسالگیاش را جشن گرفت. من توفیق داشتم که در یکسالگی این نهال نوپای ادبی شرکت کنم و در شادی شاعران آذربایجانی شریک باشم.
برای این تولد دوباره باید به همت و تلاش صالح سجادی، مرتضی طوسی، جاوید سیفی و جلال شمع سوزان آفرین گفت و از حسین آذرنیا که حامی این کار بود، تشکر کرد.
امیدوارم این نشست به احیای دوباره جشنواره شعر خط سوم بیانجامد و به بازیابی جایگاه شعر آذربایجان در سطح ملی کمک نماید.
چنین باد.
یک نظر
اشتراک جشنواره طوبی - انجمن تخصصی ممسنی